در بيستم جمادى الثانى سال دوم بعثت، از صلب پيامبر اكرم- صلى الله عليه و آله و سلم- و از رحم پاك و مطهر خديجه، دخترى پا به عرصه وجود نهاد، دخترى كه همتاى على (ع)، سرمنشأ و ريشه سلسله امامت و ولايت، و الگوى تمامى مؤمنين و موحدين است .
در يكى از ملاقاتها كه بين پيامبر و جبرئيل صورت گرفت، امين وحى الهى عرض كرد: اى محمد! خداوند على اعلى به تو سلام می رساند و امر مىنمايد كه چهل روز از خديجه دورى كنى! آن حضرت 40 روز به خانه خديجه نرفت .
روزها را روزه گرفت و شبها را به عبادت حق تعالى مشغول بود و در اين مدت، در خانه فاطمه بنت اسد به سر می برد و هر شب، هنگام افطار، به على (ع) امرمی فرمودند در خانه را باز كنند تا هر كه می خواهد داخل شود و از غذاى حضرت تناول كند .
پس از گذشتن مدت مقرر، جبرئيل نازل شد و عرض كرد: خداوند على اعلى سلام می رساند و می فرمايد: براى تحفه و كرامت من آماده باش! آنگاه ميكائيل طبقى از ميوههاى بهشتى را فرود آورد .
در آن شب، پيامبر (ص) به على (ع) فرمود تا در منزل را ببندند؛ زيرا خوردن اين غذا بر غير نبى خاتم (ص) روا نبود .
آنگاه پيامبر از آن غذا و آب تناول فرمودند و در آن شب، نطفه بهترين زنان جهان منعقد شد .
چون زمان ولادت فرا رسيد و خديجه درد زاييدن را احساس كرد، از زنان قريش و بنى هاشم، كسانى را طلبيد تا به كمك او بيايند .
اما آنان كه می ديدند ثروتمندترين زن مكه، بلكه حجاز، به ازدواج فقيرترين مرد، آن هم مردى كه سنتها را در هم می شكند درآمده است، از او دورى كردند و پيغام دادند: تو به سخنان ما توجهى نكردى و همسر يتيم ابوطالب شدى كه هيچ ثروتى ندارد؛ ما را با تو كارى نيست! خديجه غمگين و افسرده شد! اما طولى نكشيد كه چهار زن داخل خانه شدند .
خديجه ترسيد، ولى يكى از آن زنان او را به آرامش دعوت كرد و گفت: نترس كه ما فرستادگان خداوند هستيم و براى كمك به تو آمدهايم .
من، ساره همسر ابراهيم هستم .
اين، آسيه دختر مزاحم و رفيق تو در بهشت است .
اين يكى مريم، دختر عمران و آن ديگرى كلثوم، دختر موسى بن عمران است .
آنگاه يكى سمت راست، ديگرى سمت چپ، سومى مقابل خديجه و چهارمى بالاى سر ايشان نشست و با كمك آنان، نوزاد متولد شد .
يكى از آنان نوزاد را با آب بهشتى شست و در جامهاى پيچيد و او را به سخن درآورد .
نوزاد به اذن خداوند به سخن درآمد و گفت: أشهد أن لا إله إلا الله و أن أبى رسول الله سيّد الأنبياء و أن بعلى سيّد الأوصياء و ولدى سادة الأسباط: گواهى می دهم كه هيچ معبودى غير از خداوند نيست و پدرم، رسول خدا و سرور پيامبران است و شوهرم سرور اوصيا و جانشينان پيامبران و فرزندانم سرور فرزندان هستند .
از امام صادق- عليه السلام- روايت شده است كه فاطمه زهرا (س) نزد حق تعالى نه نام دارد: فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه، محدثه، و زهرا .
آن حضرت در خانه نبوت و رسالت رشد و نمو كرد، از شير طهارت نوشيد و دست و بازوى پدر بزرگوار خود گرديد تا جايى كه به واسطه شدت غمخوارى او براى پدر، به ايشان لقب ام ابيها دادند، يعنى مادر پدرش .
پيامبر اكرم- صلى الله عليه وآله- هم با گفتار و هم با عمل مراتب فضل و كمال دختر خود را به مردم نشان می دادند .
هرگاه از سفرى برمی گشتند، ابتدا به منزل فاطمه زهرا- عليهما السلام- وارد می شدند و مدتى می نشستند، سپس به منزل خود مراجعت می نمودند .
رواياتى كه در فضل آن حضرت نقل شده است، (چه در كتب اهل سنت و چه كتب اماميه) بسيار زياد است، از جمله اينكه فرمودند: فاطمة بضعة منى؛ يؤذينى ما آذاها و يريبنى ما أرابها: فاطمه پاره تن من است؛ هر كه سبب آزار او شود، مرا آزرده و هر كه به او بدى رساند، به من بدى رسانده است .
و فرمودند: يا فاطمة! إن الله يغضب لغضبك و يرضى لرضاك: فاطمه جان! خداوند به خاطر خشم تو، خشمگين می شود و به خاطر خشنودى تو، خشنود می گردد .
همچنين در فضيلت آن حضرت، آياتى نيز نازل شده است كه مرحوم سيد عبدالحسين شرفالدين آن آيات را در كتاب خود، موسوم به الكلمة الغرّاء فى تفصيل الزهراء (ع) آورده است .
حضرت فاطمه زهرا (س) بنا به روايتى در اول ذى حجه سال دوم هجرى با امير مؤمنان، على (ع) ازدواج كردند .
گرچه افراد ديگرى نيز خواستار اين ازدواج بودند، ولى پيامبر (ص) در اين باره منتظر وحى الهى بودند و سرانجام به اذن پروردگار، دختر خود را به نكاح على (ع) درآوردند .
حاصل اين وصلت فرخنده، دو فرزند پسر يعنى امام حسن مجتبى و امام حسين- عليهما السلام- و دو دختر به نامهاى زينب- سلام الله عليها- و ام كلثوم است .
نسل ائمه نيز از امام حسين- عليه السلام- به وجود آمدند .
زندگانى خانوادگى حضرت، با كمال توافق و مهربانى توأم بود
برچسبها: <-TagName->